کیست تا کشتی جان را ببرد سوی نجات
دست ما را برساند به دعای عرفات
عرفات، سرزمین اشکها، بیتالحرام بندگی و زمزم خلوص، همان جا که حسینبن علی حج را وانهاد تا کعبهای دیگر بنا سازد، آنجا که قدمها هروله شوق الهی دارند؛ و کمی آن سوتر، بیابان خُم نمایان است؛ همان جا که غدیر پدید آمد تا رهروان حقیقت، راه از بیراه باز شناسند. فاصلهی عرفات تا خم، یک بلی دیگر است؛ که صدای هل من ناصر ینصرنی هنوز به گوش میرسد، به وسعت کربلا، به وسعت عرفات، به وسعت ارض خدا.
این جا عرفات است و لباسها همه سفید و دلها همه بیرنگ.
روز نهم ذی الحجه، روز عرفه، بر عارفان حق مبارک
…
عسکر جلالیان
نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی